92/4/30
3:6 ص
بسم الله الرحمن الرحیم
موسی ـ علیه السلام ـ سی روزش شد چهل روز. سامری بنی اسرائیل را فریفت. بنی اسرائیل گوساله پرست شدند. موسی بازگشت. از هارون پرسید چرا جلوی مردم را نگرفته است و هارون پاسخ میدهد:
قَالَ یَبْنَؤُمَّ لا تَأْخُذْ بِلِحْیَتى وَ لا بِرَأْسى إِنى خَشِیت أَن تَقُولَ فَرَّقْت بَینَ بَنى إِسرءِیلَ وَ لَمْ تَرْقُب قَوْلى(94 طه)
گفت : اى پسر مادرم ! ریش و سر مرا مگیر ، من بیم داشتم بگویى میان پسران اسرائیل تفرقه انداختى و رعایت گفتار من نکردى
در تفسیر المیزان ذیل این آیه آمده است: « این آن عذرى است که هارون به آن تمسک جست و موسى (علیهالسلام) عذرش را پذیرفت، هم او را و هم خود را دعا کرد که دعایش در سوره اعراف چنین آمده: رب اغفر لى و لاخى و ادخلنا فى رحمتک و انت ارحم الراحمین»
ـــ
انتخابات گذشته، با وحدت کردن گوساله پرست نمیشدیم! اما به هیچ وجه راضی به وحدت نشدند و تفرقه را به بهانهی عمل به تکلیف، ترجیح دادند. حال آنکه، طبق آیهی شریفه وحدت گاهی از توحید هم بالاتر است، چه برسد از ریخت و پاش شهرداری تهران!
هر کسی در هر جایی در حال شدن است و در این صیرورت، یا بهشت میشود یا جهنم. اگر انسان در این «صیرورت» به سمت «قهر» خدا برود، ﴿نارُ اللهِ الموقَدَة ٭ ألَّتی تَطَّلِعُ عَلَی الأفْئِدَة﴾ را درون خود میپروراند و بیرون او ﴿وأمَّا القَاسِطُونَ فَکانوا لِجَهَنَّمَ حَطَبا﴾ خواهد بود و چنانچه به سمت «مهر» خدا حرکت کند، ﴿فَرَوحٌ ورَیحانٌ وجَنَّةُ نَعیم﴾ خواهد شد. حجابها که کنار رود، روشن میشود که آیا او هیزمی است در حال اشتعال با اندرونی شعلهور؛ یا روح و ریحان است و بهشت نعمتهای الهی. (تسنیم 13)